• اخبار ویژه
  • دانشگاهی، علمی و آموزشی
  • میراث فرهنگی و گردشگری
  • محیط زیست
  • هنر، تئاتر و سینما
  • اخبار پزشکی
  • ورزشی
  • فروشگاه دریای کتاب
پایگاه خبری سَس نیوز
  • ۱۲ مهر ۱۴۰۲
  • ورود
پایگاه خبری سَس نیوز
  • اخبار ویژه
    نارضایتی شهروندان بنابی ازسیستم پاسخگویی تلفنی استانی در رسیدگی به تصادفات

    نارضایتی شهروندان بنابی ازسیستم پاسخگویی تلفنی استانی در رسیدگی به تصادفات

    وقوع سیلاب و بارش تگرگ در آذربایجان‌شرقی

    وقوع سیلاب و بارش تگرگ در آذربایجان‌شرقی

    آغاز عملیات جانمایی ۵ تابلوی راهنمای گردشگری در محور شمال آذربایجان شرقی

    آغاز عملیات جانمایی ۵ تابلوی راهنمای گردشگری در محور شمال آذربایجان شرقی

    صادرات ۳.۶ میلیون دلاری شرکت‌های دانش بنیان آذربایجان شرقی

    صادرات ۳.۶ میلیون دلاری شرکت‌های دانش بنیان آذربایجان شرقی

    بهره برداری ازفاز نخست بیمارستان هزارتختخوابی تبریز تا ۲سال آینده

    بهره برداری ازفاز نخست بیمارستان هزارتختخوابی تبریز تا ۲سال آینده

  • دانشگاهی، علمی و آموزشی
  • میراث فرهنگی و گردشگری
  • محیط زیست
  • هنر، تئاتر و سینما
  • اخبار پزشکی
  • ورزشی
  • فروشگاه دریای کتاب
  • دنبال کن
    • Facebook
    • Twitter
    • Google+
    • Linkedin
    • Pinterest
    • Flickr
    • Instagram
فرهنگ عاشیقی و تاثیر آن بر پایداری فرهنگی
خانه
اخبار
اخبار ویژه

فرهنگ عاشیقی و تاثیر آن بر پایداری فرهنگی

22 آگوست 2023 حسن کاظم نژند اخبار ویژه 0 نظر 2

(یادداشتی بر شعار سال ۲۰۲۳ ایکوم ،”موزه ها برای پایداری و حال خوب”)

معرفی فولکلور آذربایجان

مقدمه :

سَس نیوز: فرهنگ مردم یا فولکلور  یا باور مردمی را می‌توان دربرگیرنده افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضرب‌المثل‌ها، هزلیات،  باورهای مردمی درباره بخت و شگون و چشم زخم، لالایی مادران، آیین‌ها، شیوه‌ها و سنّت‌ها دانست.

فولکلور را بیشتر در بررسی توده‌های نیاموخته و درس ناخوانده مردم می‌جویند؛ معمولاً در میان اقوام قدیمی به‌ویژه آنها که شهرنشین نبودند نمونه‌های بیشتری از فولکلور یافت می‌شود. واژه فولکلور را برای نخستین بار “ویلیام توماس” عتیقه‌شناس انگلیسی در مقاله‌ای که در زمینه گفتار درباره دانش مردمی و آداب و آیینهای کهن بود به کار برد. این واژه از نیم سده پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافته ‌است و رفته رفته این واژه برابر دانش عامیانه و دانستنی‌های توده مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم» نامیده شد.

فولكلور را پيكره گوياي فرهنگي ناميده‌اند كه از سوي گروه خاصي از مردم دنبال مي‌شود، فولكلور مرزهاي سنن مشترك، خرده فرهنگ‌ها يا گروه‌هاي فرهنگي را در مي‌نوردد و دربرگيرنده سنن فرهنگ شفاهي ديگري مانند قصه‌ها، ضرب‌المثل‌ها و لطيفه‌ها و ساير عرصه‌هاي گفتماني و نوشتاري مردم است. هر كدام از اينها، تنها يا در تلفيق با ساير مقوله‌ها، يك “ساخته فولكلوريك” ناميده مي‌شود. اجزاي سازنده‌اي كه مهم‌ترين عامل بقا و موجوديت هر گروه نژادي است و مي‌تواند احتمالا متاثر از دودمان، تاريخ، جغرافيا، باورها، زبان، بذله‌گويي‌ها و طنز، آداب و رسوم و در كل فولكلور باشد. با اين همه، فولكلور يكي از جنبه‌ها و عرصه‌هايي است كه در دوران مدرن كنوني به شديدترين وجه ناديده گرفته شده است. ترديدي نيست كه زبان هم به مثابه ارابه فولكلور و نيز در مقام عنصر اساسي حس مليت عمل مي‌كند و طبيعي است كه بدون آن، فولكلور و فرهنگ پايه وجودي خود را از دست خواهد داد.فولکلور سیمای مادی و معنوی هر قوم و ملتی را نشان می دهد و شناخت دقیقی از آن ملل و طرز حیات و نوع تفکر آن قوم و ملت آشکار می سازد.یکی از این شاخه ها بی گمان” ادبیات “و” موسیقی محلی “است.

موسیقی فولکلور( محلی):

موسیقی محلی، موسیقی بومی، موسیقی مردمی یا موسیقی فولکلور (به انگلیسی: Folk music ) شکلی از موسیقی سنتی است که ریشه در آداب و رسوم یک قوم یا ناحیه دارد و سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعدی می‌رسد. موسیقی فولکلوریک نوعی از موسیقی است که در هر جامعه‌ای وجود دارد و در کنار موسیقی سنتی یا موسیقی کلاسیک آن جامعه قرار می‌گیرد. نوازندگان و خوانندگان موسیقی فولک آموزش‌های آکادمیک را ندیده‌اند و ترانه‌ها، ریتم‌ها و ملودی‌هایشان‌ها بر اساس شرایط موجود در فرهنگ جامعه شکل گرفته است.

در ایران موسیقی فولک در استان‌های آذربایجان، گیلان، خراسان و در میان اقوام ترکمن، بختیاری، کردی، شیرازی‌ و بلوچ بسیار رواج دارد و نه تنها در ملودی‌ها بلکه در گویش نیز با یکدیگر متفاوتند.

موسیقی فولکلور به شکل قابل توجهی به شکل‌گیری هویت فرهنگی کمک می‌کند و به عنوان بازنمایی صوتی سنت‌ها، تاریخ و تجارب مشترک جامعه عمل می‌کند. به عنوان آینه ای عمل می کند که ارزش ها، باورها و آرزوهای گروه خاصی از مردم را منعکس می کند.

کاوش در خاستگاه و تکامل موسیقی فولکلور، شاخص هایی از زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی را آشکار می‌کند که در آن این شکل هنری  ظهور کرد. اهمیت آن در توانایی آن برای خدمت به عنوان مجرای قدرتمندی برای سنت‌ها، ارزش‌ها و روایت‌های تاریخی مردم است.

خاستگاه موسیقی فولکلور را می توان در قلب جوامع یافت، جایی که به عنوان وسیله ای برای داستان سرایی و بیان فرهنگی شکوفا شد. در مناطق و کشورهای مختلف، موسیقی محلی به عنوان بازتابی از زندگی روزمره، شادی ها، غم ها و پیروزی های مردم عادی ظاهر شد. تکامل آن تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند جغرافیا، مهاجرت و تبادلات فرهنگی شکل گرفت و در نتیجه مجموعه ای غنی از سبک ها و سنت های موسیقی به وجود آمد.

در کاوش در پیشینه تاریخی موسیقی محلی، با بافت فرهنگی و اجتماعی مواجه می شویم که رشد آن را پرورش داده است. موسیقی فولکلور اغلب به عنوان نوعی سنت شفاهی ظهور می‌کند که از طریق نسل‌ها در جوامع منتقل می‌شود. با گردهمایی های اجتماعی، جشن ها، آیین ها و حتی جنبش های سیاسی پیوند تنگاتنگی پیدا می کند. در این زمینه‌ها، موسیقی فولکلور به‌عنوان یک نیروی متحد کننده عمل می‌کند و مردم را به هم نزدیک می‌کند و حس تعلق آنها را تقویت می‌کند.موسیقی فولکلور از طریق ملودی ها و اشعار خود جوهر هویت یک جامعه را منتقل می کند و میراث منحصر به فرد آنها را در بر می گیرد.

حفاظت از فرهنگ های محلی اصل مهم پایداری فرهنگ ملی

حفاظت از فرهنگ یک مفهوم اساسی است که نقشی حیاتی در حفاظت از تنوع و میراث جوامع ایفا می کند. هنگامی که صحبت از موسیقی محلی می شود، اهمیت حفظ فرهنگی بیشتر آشکار می شود. موسیقی محلی به عنوان یک رسانه قدرتمند عمل می کند که از طریق آن تنوع فرهنگی گرامی داشته می شود و سنت ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. و آن به عنوان رشته ای عمل می کند که جوامع را به گذشته آنها متصل می کند و دانش فرهنگی، آداب و رسوم و آیین هایی را که هویت آنها را مشخص می کند، منتقل می کند.

حفظ موسیقی محلی برای حفظ تنوع و میراث فرهنگی بسیار مهم است. در جهانی که به طور فزاینده ای جهانی می شود، جایی که مرزهای فرهنگی در حال محو شدن است، موسیقی فولکلور به عنوان گواهی بر منحصر به فرد بودن هر جامعه است.موسیقی محلی ریتم‌ها، ملودی‌ها و مضامین غنایی متمایز را در بر می‌گیرد که طی قرن‌ها تکامل یافته‌اند و منعکس‌کننده شاخصه های فرهنگی یک منطقه یا کشور خاص هستند. با حفظ موسیقی فولکلور، ما اطمینان می یابیم که این عبارات فرهنگی از بین نرود یا رقیق نشود، بلکه مورد تجلیل و گرامیداشت قرار گیرد.

موسیقی محلی به عنوان ظرفی برای انتقال دانش فرهنگی، آداب و رسوم در نسل ها عمل می کند و به عنوان یک آرشیو زنده عمل می کند و داستان ها، باورها و ارزش های جوامع را حفظ می کند. موسیقی فولکلور از طریق ملودی ها و اشعار خود، خرد جمعی و تجربیات گذشته را حمل می کند و به نسل های آینده این امکان را می دهد تا با ریشه های خود ارتباط برقرار کنند و سفری را که آنها را به زمان حال هدایت کرده است را درک کنند و حس تداوم و هویت را فراهم می کند و دریچه ای به میراث فرهنگی غنی ارائه می دهد که جامعه ما را شکل می دهد.

علاوه بر این، موسیقی محلی به عنوان پلی بین گذشته، حال و آینده عمل می کند. این به ما امکان می دهد که بافت تاریخی را که اجداد ما در آن زندگی می کردند، چالش هایی که با آن روبرو بودند و سنت هایی که برایشان عزیز بود، درک کنیم. دریچه ای را به چشم اندازهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران های مختلف باز می کند و ما را قادر می سازد از گذشته درس بگیریم و تصمیمات آگاهانه ای برای آینده بگیریم. موسیقی محلی تجسم انعطاف پذیری جوامع است و به عنوان یادآور ارزش هایی است که در طول زمان آنها را حفظ کرده است.

هنرعاشیقی جلوه ای از پایداری فرهنگی

موسیقی فولکلور به شکل قابل توجهی در شکل گیری هویت فرهنگی با خدمت به عنوان یک بازنمایی صوتی از سنت ها، تاریخ و تجربیات مشترک یک جامعه کمک می کند. به عنوان آینه ای عمل می کند که ارزش ها، باورها و آرزوهای گروه خاصی از مردم را منعکس می کند. فرقی نمی‌کند آهنگ‌های زنده موسیقی محلی ایرلندی باشد یا آهنگ‌های روح‌انگیز موسیقی آفریقایی، هر ژانر جوهر هویت فرهنگی یک جامعه را در بر می‌گیرد. ملودی ها و اشعار منتقل شده از طریق نسل ها به افتخار تبدیل می شوند و به عنوان یک رشته مشترک عمل می کنند که افراد دارای میراث مشترک را متحد می کند.

یکی از جنبه های قابل توجه موسیقی محلی توانایی آن در بازتاب ویژگی های منحصر به فرد جوامع مختلف است. هر منطقه و فرهنگ موسیقی محلی خود را با ریتم‌ها، سازها و مضامین غنایی متمایز می‌سازد که عمیقاً در سنت‌های خاص آنها ریشه دارد. برای مثال، نقاره‌های غم انگیز موسیقی محلی اسکاتلند حسی از ارتفاعات اسکاتلند را تداعی می‌کند، در حالی که ریتم‌های شاد موسیقی کالیپسو کارائیب، سرزندگی و روح این جزایر را به تصویر می‌کشد. موسیقی محلی به عنوان تصویری شنیداری از آداب و رسوم، مناظر و روایت‌های تاریخی یک جامعه عمل می‌کند و تلنگری بر منحصر به فرد بودن فرهنگی آن‌ها است.

علاوه بر این، موسیقی فولکلور به عنوان یک نیروی متحد کننده عمل می کند که از موانع سنی، جنسیتی و پس زمینه عبور می کند و پلت فرمی را برای تبادل بین نسلی فراهم می کند و نسل های قدیمی تر دانش موسیقی خود را به نسل های جوان منتقل می کنند. با مشارکت در سنت های موسیقی محلی، اعضای جوان تر یک جامعه با ریشه های خود ارتباط برقرار می کنند و درک عمیق تری از میراث فرهنگی خود به دست می آورند. این انتقال بین نسلی موسیقی محلی نه تنها پیوندهای خانوادگی و اجتماعی را تقویت می کند، بلکه تداوم هویت فرهنگی را برای نسل های آینده تضمین می کند.

موسیقی محلی و حفاظت از زبان

زبان جنبه دیگری است که از طریق مطالعه موسیقی محلی غنی می شود. ترانه های عامیانه اغلب عمیقاً در زبان یک جامعه خاص ریشه دارند و دروازه ای برای کاوش های زبانی فراهم می کنند. با تجزیه و تحلیل اشعار، افراد می توانند دایره لغات خود را تقویت کنند، عبارات اصطلاحی را درک کنند و با گویش های منطقه ای آشنا شوند. موسیقی فولکلور امکان غوطه ور شدن در ظرافت های زبانی را فراهم می کند و باعث فراگیری و درک زبان می شود. علاوه بر این، مطالعه موسیقی فولکلور همچنین می‌تواند به عنوان پلی برای یادگیری زبان‌های سنتی که ممکن است در خطر انقراض باشند،می باشد که تنوع زبانی را حفظ می کند.

علاوه بر این، موسیقی محلی به عنوان ابزاری برای ثبت جنبش های اجتماعی و سیاسی عمل می کند. ترانه‌های فولک از طریق اشعار و ملودی‌های خود روح لحظات خاص تاریخ را به تصویر می‌کشند و دریچه‌ای به فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن زمان ارائه می‌دهند. این آهنگ ها به مصنوعات تاریخی تبدیل می شوند و حافظه جمعی مبارزات و پیروزی ها را حفظ می کنند. آنها به عنوان یادآور دستاوردهای گذشته هستند و پیشرفت های انجام شده و کارهایی را که هنوز در پیش است به ما یادآوری می کنند.

یکی از تاثیرگذارترین نمودهای موسیقی محلی آذربایجان ، هنر عاشیقی ست که نشانه های آن را در ادبیات شفاهی ترک می توان یافت.هنر عاشیقی به دلیل پیشینه و جایگاه اجتماعی خود منبع مهمی در بازشناخت فولکلور دارد و در نتیجه مورد توجه پژوهشگران است.

داستان به مثابه بخش مهمی از هنر عاشیقی برای بازشناخت فولکلور کمک شایانی می کند.هنر عاشیقی با داستان سازی و نقل داستان ارتباط می یابد. این داستان ها با تاریخ ترکان عجین شده ،در حافظه مردم به حیات خود ادامه داده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند.عاشیق ها داستان ها را ساخته و برای مردم نقل کرده اند و در هر بار روایت چیزی به آن افزوده اند و آن را در طول تاریخ پیرایش کرده اند تا شکل عامه پسند تری پیدا کند.

آفرینش عاشیقی بدون نوشته و کتابت بوده ،به مردم وابسته است و ادبیات آن کاملا فولکلوریک است .ویژگی دیگر این اشعار ارتباط دو سویه آنها با فرهنگ شفاهی است.

عاشیق هنگام سرودن از یک سو از آثار غنی و سرشار فولکلوریک پیشینیان بهره می جوید و از سویی دیگر اشعار عاشیق ها پس از سروده شدن و خوانده شدن ،دهان به دهان میان مردم می گردد و با گذر زمان بخشی از فولکلور می شود.

در استان‌های شمال‌غرب همچون آذربایجان‌شرقی، حوزه های تبریز- قره‌داغ، هشترود مراغه و شبستر کانون‌های هنر موسیقی عاشیقی هستند و در استان آذربایجان‌غربی اورمیه- خوی، سولدوز و کانون عاشیقی قاراپاپاق، اردبیل، زنجان طارم، قزوین، تهران و شهرهای اطراف و حتی استان‌های مرکزی همچون قم، ساوه، اراک، همدان و شهرستان‌های آنها سبک‌های مخصوص خود را داشته و کانون موسیقی عاشیقی هستند. چؤگور نام ساز هنر عاشیقی در استان‌های مرکزی است که ساختار یکسانی با قوپوز و ساز عاشیقی آذربایجان دارد.

فراتر از آن، در جنوب‌غرب کشور قشقایی  و ترکهای جنوب غرب سبک و سیاق عاشیقی خود را دارند و در شمال شرق، استان های گلستان و خراسان شمالی که عاشیق‌های ترکمن ادبیات یکسانی با ادبیات عاشیقی آذربایجان دارند و حتی در خراسان رضوی ترک‌های خراسان شعر و ادبیات عاشیقی مخصوص خود را دارند. هنر و موسیقی عاشیقی در بیش از نصف ایران در جریان بوده و اطلاق واژه ملی به این هنر به جاست.

حتی در بسیاری از کشورهای منطقه نیز این موسیقی به حیات خود ادامه داده است. آذربایجان، ترکیه، زاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، جمهوری های خودمختار روسیه، مناطقی هستند که موسیقی عاشیقی نیز با اندکی تفاوت در این کشورها درجریان است.

ادبیات عاشیقی

ادبیات عاشیقی شامل داستان ها ،قاراوللی ها (لطایف)و اشعار است.داستانهای عاشیقی به سه گونه ،حماسی (رزمی)غنایی (بزمی)و اجتماعی (خانواده و اخلاق )تقسیم می شوند.

در داستان های حماسی از مبارزات و قهرمانی های مردم در راه کسب آزادی و دفاع از میهن و نوامیس مذهبی و ملی سخن می رود.شجاعت و دلاوری های قهرمانان بومی ستایش می شود.مانند حماسه های “دده قورقود”،”کوراوغلو”،”قاچاق نبی “(قوچاق نبی)،”قاچاق کرم” و غیره.

داستان به نوعی از نقل ها و سرگذشت ها اطلاق می شود که از تکه های متوالی نظم و نثر درست می شوند.موضوع و مضمون داستان به طور کلی از حیات و مبارزات “عاشیق”های پیشین ملهم است.قهرمان این داستان ها ،عموما دلباختگان پاکدلی هستند که مثل قهرمان های افسانه ها ،در راه رسیدن به معشوق تلاش می کنند.نهایت این که بر خلاف افسانه ها ،یاوران قهرمان در منظومه ها به طور کلی نیروهای ناشناخته و گاه نیز مقدسان دینی هستند و هنر قهرمان از عوامل موثر در این مبارزه است.

شکوفاترین دوره ادبیات عاشیقی ،زمان سلطنت شاه اسماعیل صفوی است که خود با تخلص “خطایی” هم به سبک کلاسیک و هم به سبک “عاشیق ها”شعر می سرود و دیوان پرحجمی از اشعار خود بر جا گذاشته است.

در باره اهمیت ادبیات و ساز و آواز عاشیق های ترک آنچه به عنوان موسیقی متعالی در متون فلسفی مطرح است ،در طول تاریخ در میان عاشیق ها رایج بوده است.ساز”قوپوز” در واقع وسیله نیایش عاشیق ها به درگاه فیض ازلی است.کاربرد اصلی ساز عاشیقی همین است و شعرهایی که عاشیق ها در ساز اجرا می کردند همه صبغه عرفانی و مذهبی داشت.

مشهورترین اوزان “عاشیق دوران اولیه ” “دده قورقود” است که ۱۲ سروده منظوم و منثور تدوین یافته و با نام “کتاب دده قورقود”شناخته می شود.

داستان های عاشیقی از گونه های رایج و شایع فولکلور ترک است.داستان های عاشیقی از قسمت های منظوم و منثور تشکیل می شود.عاشیق پس از بیان قسمت های منثور ،بخش های منظوم را به همراهی نوای ساز می خواند.داستان ها اکثرا در مراسم عروسی و شادمانی خوانده می شوند و گاهی اوقات تعریف یک داستان دو – سه شب نیز طول می کشد.البته داستانهایی مانند اصلی-کرم و یا شکاری هستند که اجرای کامل آنها شاید بیش از یک ماه نیز طول بکشد.

«دده قورقود» یکی از قدیمی ترین نمونه های میراث ناملموس آذربایجان است. “دده قورقود” در فراگیری تاریخ زبان، ادبیات، داستان ما اهمیت زیادی دارد.در تاریخ فرهنگ ما حماسه «دده قورقود» بازتابی از تاریخ اوغوز(بخشی از اقوام تُرک )است. جوامع ترک به عنوان دنیایی با آرمان های عالی انسانی، به حق وارد عرصه معنوی شده اند.این کتاب به عنوان خزانه جوامع بسیار فراتر از کشور ما است و جایگاه ویژه ای در جهان دارد.حماسه دده قورقود به عنوان حماسه اصلی جوامع ترک از جمله آذربایجانی ها ارزش فرهنگی والایی دارد .حماسه دده قورقود که حداقل  ۱۳۰۰سال پیش خلق شده است  ، منبعی ضروری برای مطالعه سبک زندگی در نظر گرفته شده است.آداب و سنن جوامع اوغوز، قوم شناسی، روانشناسی، زبان،تفکر ادبی و به طور کلی دده قورقود نشان دهنده سطح توسعه یافتگی سنت های موسیقی، مسئولیت های اجتماعی و توزیع قدرت در جوامع است. در مورد آلات موسیقی باستانی و عبارات موسیقی صحبت می کند. دده قورقود حماسه ای عامیانه از میهن پرستی، خودآگاهی جوامع در طول تاریخ، از نسلی به نسل دیگر به شکل گیری حس هویت و میراث برای افراد مربوطه کمک می کند.

هر داستان دده قورقود حکایت از شخصیت قهرمان جوامع اوغوز دارد. دده قورقود میراث جوامع آذربایجانی و “گنجینه کلمات” آنهاست. عشق به وطن، سرزمین مادری اوغوزها، نقشی کلیدی در حماسه دده قورقود ایفا می کند «دده قورقود»حاوی سنت‌های جوامع اوغوزی است ،سنت مردم آذربایجان و سایر جوامع ترک که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.

قوپوز “ساز عاشیقی”

در موزه ایران باستان و موزه لوور در قسمت تاریخ ایران پیش از آریایی ها (عیلام) به مجسمه های کوچک نوازندگانی با قدمت دو هزاره قبل از میلاد بر می خوریم که همچون عاشیق های امروزی سرپا ایستاده و ساز خود را بر روی سینه نگه داشته اند. چنین نوازندگانی را که مشابهش را می توان فقط در میان ترکان امروزی پیدا کرد سرنخی از قدمت هنر موسیقی عاشیقی ترکان به دست می دهد.

مجسمه های گلی –مردان در حال نواختن ساز-موزه ایران باستان

سازها نقش مهمی در موسیقی فولکلور دارند و به صدای پر جنب و جوش و جذاب آن کمک می کنند. موسیقی محلی طیف وسیعی از سازها را در بر می گیرد، استفاده از این سازها در سنت‌های مختلف موسیقی محلی متفاوت است و هر ساز تن و طعم منحصر به فرد خود را به موسیقی اضافه می‌کند.

یکی از قدیمی ترین آلات موسیقی زهی “قوپوز” است. تاریخچه خلقت آن به روایتی ، به اوایل خلقت گوش ما برمی گردد. طی کاوش‌های باستان‌شناسان آمریکایی در سال ۱۹۶۰ در شهرک باستانی چیغامیش (چغامیش تپه‌ای باستانی است که قدمت آن به حدود ۳۴ قرن پیش از میلاد می‌رسد.) نمونه‌های فرهنگی کمیاب متعلق به هزاره ششم قبل از میلاد یافت شد. جالب‌ترین این یافته‌ها، سفال‌هایی بود که در آن  چند نوازنده” قوپوز “را در سینه نگه داشته بودند. قوپوز در مناطق جغرافیایی وسیعی که اقوام ترک ساکن بودند شناخته می شد. انواع مختلف آن با نام های kobuz، kobza، komuz، komız و غیره حتی در برخی از کشورهای اروپایی (اوکراین، لهستان، مجارستان، مولداوی) به طور گسترده مورد استفاده قرار می گرفت.

ساز عاشیقی خود به تنهایی حامل و راوی تاریخ پیدایش و تکامل هنر عاشیقی است و از این روی نیز حائز اهمیت فراوان است.

اوزان (عاشیق -آشیق)

مجسمه هایی که ساز زهی (تنبور اولیه یا عود) را در دست دارد. نیمه اول هزاره دوم قبل از میلاد. شوش. موزه لوور پاریس – موزه ملی ایران باستان

عاشیق، عاشق یا آشیق (به ترکی آذربایجانی: Aşıq، به ترکی استانبولی: Âşık) عارف و نغمه‌سرای سیاری است که ساز می‌نوازد و آواز می‌خواند. پیش از جا افتادن لغت «عاشیق» این صنف با کلمه ترکی اوزان شناخته می‌شد. عاشیق‌ها اغلب در بداهه خوانی مهارت دارند و شعر و آهنگ تصنیف‌های خودشان را هم گاهی خود می‌سازند. نظائر عاشق‌های آذربایجان در میان دیگر ترک‌زبانان، با نام‌های عاشوق، بامسی، باکسی، بخشی و … مشهور بوده‌اند و برخی اقوام و ملل غیر ترک نیز عاشق را با همین مشخصات و گاه با همین نام و گاه با نام‌های دیگر دارند. بخشیها و بخشوهای جنوب ایران و دیگر مناطق و نواحی ایران از آن جمله‌اند. در طول تاریخ اقوام ترک، فرمان‌روایان همواره در سفرهای جنگی اوزان‌ها را به همراه می‌بردند تا با بیان اشعار حماسی لشکریان را تشجیع کنند.

سنت عاشقی در فرهنگ ترکی آناتولی، آذربایجان و ایران در عقاید شمنی ترکان باستانی ریشه دارد. انتقال شفاهی فرهنگ، ترویج ارزش‌ها و سنن فرهنگی از جمله وظایف این صنف بود. بر اساس حماسه نامه “دده قورقود” ریشه عاشق‌ها حد اقل به قرن هفتم میلادی می‌رسدموسیقی عاشیقی به تدریج در طی این مهاجرت بزرگ و چالش‌های منتجه با ساکنین اصلی مناطق تکامل یافت. یکی از مؤلفه‌های این تکامل پذیرش ارادی اسلام توسط ترک‌ها بود. دراویش ترک، در تلاش برای گسترش دین بین همزبانان کوچ‌نشین خود، زبان توده‌ها و موسیقی توده‌ای را مؤثر یافتند. بدین‌ترتیب، موسیقی عاشیقی پا به پای ادبیات عرفانی رشد کرده و صیقل یافت.

برجسته‌ترین حادثه در تاریخ موسیقی عاشقی بر تخت نشستن شاه اسماعیل صفوی (۱۴۸۷–۱۵۲۴) بود. شاه اسماعیل پادشاهی شاعر بود، که با تخلص ختایی یک دیوان مثنوی در وصف علی بن ابی‌طالب سروده بود. این پادشاه خود را یک عاشیق به حساب می‌آورد، و چنان به این هنر وابسته بود که در شعری همراه داشتن ساز را جز ارکان اربعه انسانیت شمرده‌است.

عاشیق های نامدار همگی سخنور بوده اند.آنها با مهارت و زبان مردم و با استفاده از فرهنگ مردم سخن می گفتند.آنچه از دلشان برمی خاست ،بر دل مردم می نشست.سخن سلیس ،ساده ،عامه فهم.

در دوره زندگی “عاشیق ها ،فئودالیسم و نظام ارباب و رعیتی حاکم بر سرنوشت انسان ها بود.عاشیق متعلق به ایل است و بدون ایل مفهوم و معنا ندارد. برای عاشیق جان دادن در راه وطن ،فلسفه ای روشن و ماندگار است.رسالت بزرگ عاشیق این است که هر کجای دنیا نشانی از عشق ،معرفت،مردانگی ،جوانمردی و وطن پرستی در هر تیره و طایفه ای دید ،آن را به اثر هنری ماندگار برای تمام انسانها مبدل کند.

عاشیق در دوران معاصر :

عاشيق‌هاي معاصر آذري مالك گنجينه‌ي عظيم هنر و ادبيات تاريخي اسلاف خود هستند و سروده‌هاي استادانه و داهيانه‌ي خويش را با آرمان‌‌هاي بشردوستانه و مردمي و با اخذ قوت و الهام از زندگي و طبيعت و حفظ سنن هنر عاشيقي، ميان مردم رواج مي‌دهند و وقت به وقت در مجالس عروسي و جشن‌ها حاضر مي‌شوند اكنون در آذربايجان كمتر دهكده‌اي می توان يافت كه جشن‌ها و عروسي‌هاشان بدون عاشيق برگزار شود. معيشت، حيات و مبارزات مردم، نخستين و مهم‌ترين منبع الهام عاشيق‌هاست كه زواياي آن در ساخته‌ها و سروده‌هايشان با مهارتي استادانه تصوير مي‌شود. گستره‌ي اصلي و اساسي شعر عاشيقي، زندگي مردم، غم و شادي‌ها و آداب و رسوم توده‌هاي محروم و مستضعف است كه از اعماق قرون سر برآورده و دست به دست به روزگاران به ما رسيده است.

عاشيق‌ها گذشته از آن‌كه در طول تاريخ همه‌ي آهنگ‌هاي بومي و فولكلوريك را اجرا كرده‌اند، خود بيش از ۷۲ آهنگ براي ساز نيز آفريده‌اند كه با حال و وضع، روحيه، مبارزات و پيروزي‌ها و شكست‌هاي قهرمان منظومه‌ها تطبيق داده شده است. از آن ميان مي‌توان آهنگ‌هاي مشهوري چون دوبيتي، ديلقمي، يورد يئري، ساري تئل، گرايلي، كرمي، يانيق كرم، مخمس و جز اين‌ها را نام برد.

همچنان که گنجينه هنر موسيقي مردمي، بخش بسيار مهمی از حيات معنوي هر ملت است ،تحولات اجتماعی جامعه در زنده ماندن این هنر اثرات مثبتی از خود نشان داده است.پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ با تشکیل کانون های عاشیقی و انجمن های عاشیقی در برخی از شهرهای ایران ،رویکردی دوباره بر این هنر تاریخی شکل گرفت که رکود آن در عصر پهلوی را تا حدودی جبران می نمود.

موسیقی عاشیقی در مدت‌های مدید با جریان ادبیات شفاهی که به صورت سینه به سینه از یک نسل به نسل بعدی منتقل شده، پیش می‌رفت که تدریس، یادگیری و انتقال آن به نسل‌های بعدی با این روش بسیار سخت و طاقت فرسا بود و برخلاف سایر مکاتب موسیقی، الفبای این نوع از موسیقی در قالب «نت» به صورت علمی و متدیک به رشته تحریر در نیامده بود.

یکی از تحولات منحصر بفردی که در دهه های گذشته بر هنر عاشیقی سایه افکند،ظهور و بروز هنرمندانی بود که هنر عاشیقی را جانی دوباره بخشید.با تلاش و پیگیری های هنرمندانی که سعی نمودند این هنر را به شکل علمی تر ثبت نمایند و همانند میراثی ماندگار برای آیندگان حفاظت نمایند.

«چنگیز مهدی‌پور»، اولین کسی بود که موفق به انجام این کار شد و به این ترتیب تاریخ موسیقی عاشیقی را متحول ساخت ؛ به طوری که کتب تالیفی او، در دانشگاه‌های جمهوری آذربایجان به عنوان ماده درسی تدریس می‌شود و به عنوان منابع علمی، استاندارد و مورد قبول محافل رسمی موسیقی، مورد استفاده قرار می‌گیرد.وی دو کتاب در زمینه موسیقی عاشیقی تألیف کرده‌است؛ آشیق هاوالاری و مکتب قوپوز.

و آنچه که مورد نظر نگارنده است احیای این هنر و باز زنده سازی آن است که از اهمیت خاصی برخوردار است.تغییر در زوایای نگرش اجتماعی بر یک هنر مستلزم اقنای افکار عمومی و ایجاد علاقه و توجه قشر جوان آن جامعه به آن هنر است.وی توانست در زمانی کمتر از یک دهه علاقمندانی را بر این هنر جذب و تربیت نماید که ضامن بقای هنر عاشیقی در حداقل صد سال آینده خواهند بود.با تلاش وی هنر عاشیقی از قهوه خانه ها و مجالس بزم ،پا در عرصه محافل هنری گذاشت.تشکیل گروههای موسیقی و تلفیق موسیقی عاشیقی با موسیقی ملی ایرانی ،حداقل دراستفاده از سازهای مختلف ملی در کنار اجرای ساز عاشقی ،توانست به شناخت هر چه بیشتر این ساز و قابلیت های اجرایی آن کمک نماید.

در عصر حاضر این هنر به صورت علمی تحت آموزش قرار می گیرد و این ساز تاریخی در کنار دیگر سازهای محلی و ملی تدریس می گردد.میراث داران این هنر که با رهبری و هدایت درست ، ضامن بقا و حیات آن شده اند با عزمی راسخ ،جوانان این مرز بوم را تربیت می نمایند و نوای ساز عاشقی را در ویترین موسیقی معاصر آذربایجان حفاظت می نمایند.

حفاظت و شناسایی و تحقیق در مورد هنر عاشیقی باعث پایداری موسیقی محلی و پایداری فرهنگی جامعه خواهد شد.

و در انتها باید گفت :

“زمان” معیار نهایی برای آزمایش آثار هنری است، و هنری که زمان به آن جلوه دهد ،ماندگار است.اوزان جلوه گاه هنر عاشیقی و هنر عاشیقی یکی از درخشانترین ستارگان آسمان فرهنگ ایرانی است.

گزارش از گیسو فکور نوشاد مسئول موزه هنر مکتب تبریز و کارشناس موزه داری استان آذربایجانشرقی

  • برچسب ها
  • آذربایجان
  • آشیق
  • اجتماعی
  • ایران
  • تاریخ
  • زبان ترکی
  • فرهنگ و تمدن
  • موسیقی
Google+ LinkedIn
مطلب بعدی برگزاری کارگاه آموزشی فن‌شناسی مرمت در آذربایجان شرقی
مطلب قبلی صدور ۶ مجوز برای طرح‌های سرمایه‌گذاری در آذربایجان‌شرقی

حسن کاظم نژند

مطالب مشابه

نارضایتی شهروندان بنابی ازسیستم پاسخگویی تلفنی استانی در رسیدگی به تصادفات اخبار ویژه
10 سپتامبر 2023

نارضایتی شهروندان بنابی ازسیستم پاسخگویی تلفنی استانی در رسیدگی به تصادفات

اخبار ویژه

وقوع سیلاب و بارش تگرگ در آذربایجان‌شرقی

رئیس گروه پیش بینی اداره کل هواشناسی آذربایجان‌شرقی گفت:...
آغاز عملیات جانمایی ۵ تابلوی راهنمای گردشگری در محور شمال آذربایجان شرقی اخبار ویژه
7 سپتامبر 2023

آغاز عملیات جانمایی ۵ تابلوی راهنمای گردشگری در محور شمال آذربایجان شرقی

پاسخ بدهید لغو پاسخ

لینک های مفید
  • اخبار ویژه
  • دانشگاهی، علمی و آموزشی
  • میراث فرهنگی و گردشگری
  • محیط زیست
  • هنر، تئاتر و سینما
  • اخبار پزشکی
  • ورزشی
  • فروشگاه دریای کتاب

  • صفحه نخست
  • دانشگاهی، علمی و آموزشی
  • ویژه
  • خرید قالب
  • بازگشت‌به‌بالا
کپی مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است!